†??'§ : پوستر جدید آواره مرگ , آواره مرگ , وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش 16 , پوستر جدید آواره مرگ کاری از دوست خوبم حسن چراغیان, دهرم,
آهنگ جدید و بسیار زیبای مجید علیپور به نام گورکن با 3 کیفیت + پخش آنلاین
.:: تنظیم : مهدی احمدوند ::.
.:: تقدیم به مشکی پوشان خودم ::.
†??'§ : Majid Alipour - GoorKan , اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, بهنوش 16, دهرم, ,
??ادامه مطلب??
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
تــــركــه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
تــــركــه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
تــــركــه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کن
یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
تــــركــه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
همدم شده است یک قلم و یک کاغذ.قلم به فر مانروایی موجودی ناشناس کاغذ را سیاه می کند و به او پر می دهد تا پرواز کند وکاغذ پرواز می کند و اوج می گیردو مرا می برد با خود می برد به مکانی که نه مکان نیست اضلا جا و مکان نیست نمی دانم چیست ولی فکر می کنم تمام آسمان و زمین و هستی در برابر قلم من تبدیل می شوند به موجودی ذلیل و خوار وهیچ و من فرمانروا .وای که چه زیبست این فرمانروایی . فرمانروایی با کلمات و کا غذ وقلم وفکر می کنم اکنون قلم با من لب به سخن می گشوید و می شود همدمی در کالبد من و هر چه که در مغز و قلب من جای گرفته چون جادوگری سحرآمیزبا یک دیگر امیخته می کند و می شود معجونی زیبا و دوست داشتنی ، معجون حیات من . در دوستی من و کاغذ و قلم نمی دانم چگونه قلم این معجون را که چون رازی ست در وجود من به نوش کاغذ می خوراند و کاغذ این معجون راز را بر ملا می کنند و وای که چه رسواگریه زیبایی ست ! چه رسوا گری ایست که زخم های مرا چون طبیبی رسواگر التیام می بخشد . درین دنیا قلم و کاغذ برای من شده اند مونسی که من با آن ها انس می گیرم . نمی دانم چگونه در تعریف قلم وکاغذ این دو دوست و مونسم برآیم که در شرح خوبی های آن ها چیزی را به جا نگذارم.نمی دانم! ولی باری دیگر کلمات به سراغم می آیند . اطراف سرم را کلمات در بر گرفته اند . بی تابم ، بی قرارم چون کسی که گمشده ای را گم کرده است و دارد به جستجوی او می پردازد می دوم به سراغ چیزی که نمی دانم و ناگهان در برابر قلم و کاغذ جان می گیرند و مرا ازین آشفتگی به در می کنند .قلم را به دست گرفته ام و قلم و کاغذ من روح می گیرند و در کالبدی جسمی سخت جون موم نرم و با افکار و عقاید و دل من همراه می شوند و آرام آرام مرا به پرواز در می آوردند به پروازی زیبا و دوست داشتنی . گویی تمام دنیا می شوند من و قلم و کاغذ و بس. چه دنیای زیابی ست این دنیا ..............
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
محکوم به حبس ابد!
زندگی مرامحکوم به تنهایی وبه کوچه پس کوچه های دل تبعیدکرد!درکوچه پس کوچه های دل قدم میزدم و برگ های خزان را دانه دانه با پاهای خودله میکردم همانطور که امید خود را له میکردم.ندایی از درونم برخواست:توچرا تنهایی؟مگر گناه توچیست؟!سکوتی همه جا را فراگرفت وندایی امد که تو تنها نیستی!!گفتم توکیستی پس چرا تاحالا خود رانشان ندادی؟تونوری،سایه ای،انسانی،کیستی؟!گفت نه نورم ونه سایه ام ونه انسم .من فرمانروای دلهای تنها وشکسته ام وخانه ی من همین تبعیدگاهی است که محکومت کردم که به خانه ی من جز من نبینی ومن جز تو نبینم.گفتم خوشا به حال من که بهترین محکومیت وتبعیدگاه برایم است!اگرکه توبامنی پس همیشه مرا دراین تبعیدگاه زندانی کن!!!!
†??'§ : :اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
این روزا الکی دلم بهونه هرچیزی رو میگیره.نمیدونم چم شده انگاری دلم تنگه واسه کسی.انگاری منتظرم واسه اومدن یه نفر.هرچی که فکر میکنم عقلم به جایی قد نمیده آخه کسی نرفته سفر که دلم هواشو کنه و واسش تنگ بشه.آخه کسی کاری نکرده که دلم بگیره ازش.همش دنبال یه بهونه م که چشام بباره.این روزا بدجوری دلم پر میکشه فقط نمیدونم مقصدش کجاست.چند روز پیش با دوست جونی رفتیم دانشگاه که اون بره پیش یکی از استاداش.وقتی از در دانشگاه داخل شدیم هرجایی رو که نگاه میکردم یه خاطره بود و با دوست جونی که مرورشون میکردیم کلی به دیوونه بازیهای خودمون میخندیدیم ولی وقتی رسیدیم تو محوطه وسط دانشگاه نمیدونم چرا دلم هری ریخت آخه اونجا یه نیمکته که من عاشقه نشستن رو اون نیمکت بودم .نمیدونین اون نیمکت یکی از بهترین خاطرات من بود که دوباره دلمو هوایی کرد.میدونین چیه؟ اون نیمکت بهم آرامش میداد و منو یاد یکی مینداخت که واسم خیلی عزیز بود. به دوست جونی گفتم کاش میشد این نیمکت رو میبردم خونمون. میدونین همش با خودم میگم کاش آدما همینطوری که راحت از هم دل میکنن و میرن خاطره هاشونم با خودشون میبردن تا دیگه بقیه با خاطره هاشون زندگی نکنن.تا دیگه عذاب بودن خاطره های بدون صاحب رو نکشن.تا دیگه سنگینی خاطره های یکی دیگه رو دوششون تحمل نکنن.به هرحال هرچی که هست حال این روزام مثل هوای اینجا بدجوری گرفته ست که نه صاف میشه وآفتابی و نه میباره و خالی میشه.
†??'§ : آواره مرگ , بهنوش, دهرم , بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ,
تقدیمش میکنم به کسی که عاشقانه دوستش دارم
و خواهم داشت
...............
برای تو نامه ای می نویسم...
دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.دلتنگی که فاصله را نمی فهمد!
نزدیک باشی و اما دور...دور...دور!
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند...
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها
برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین
چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را
چه کسی می دهد؟!
حالا نشسته ام برایت نامه ای بنویسم.
می دانی،نامه ها می مانند حتی وقتی برای همیشه پنهان باشند
و کسی که باید،آن ها را نخواند!
قرار نیست این را هم بخوانی...
قرار نیست بیقراری ام را بفهمی!
قرار نیست بدانی که چند جای این نامه با اشک خیس شد
و
چند واژه را پنهان کرد...
قرار نیست بفهمی که دوست داشتن چقدر سخت
و
عشق چه درد بزرگی است...
قرار نیست که بفهمی چقدر دوستت دارم!
و چه اندازه این دوست داشتن پیرم کرد...
اما برایت این نامه را می نویسم
برای روزی که تو هم دلتنگ باشی!
دلتنگ کسی که دوستش داری...
برای روزی که هزار بار پشت پنجره رفته باشی
و
هزار قاصدک را بوسیده باشی!
برای روزی که به هوای هر صدای پایی تا دم در دویده باشی
و با بغضی سنگین در انتظارش
نشسته باشی!
برای شب هایی که در تمام فال های حافظ هم خبری
از آمدنش نباشد و هزاربار پیراهنش را
بوییده باشی !
تو فکر می کنی آن روز چند سال خورشیدی دیگر است؟
آن روز چقدر از هم دور شده باشیم؟
پای کدام بن بست کنار کدام درخت پایین کدام پنجره
برای آخرین دیدار گریسته باشیم ؟
هنوز زود است...
برای تو که از حال دلم غافلی زود است..
نباید بفهمی که این روزها چقدر دلتنگم...
نباید بفهمی که قدم هایم هر روز پیر و پیرتر شده اند!
و هر روز سایه ام ،کمرش خم و خم تر می شود!
این روزها برای گریستن دیگر باران را بهانه نمی کنم...
برای بیقراری ام سراغ پنجره ها نمی روم...
وقتی قاصدکی روی شانه ام می نشیند
دیگر از تو خبری نمی گیرم
شاید نشانی ام را گم کرده ای...
گیسوانم یک در میان سپید و سیاهند
مثل روزهایی که یک در میان شاد و ناشاد می گذرند!
کوچه ها را که نگو...
بی خبرتر از آن می گذرم که پنجره ای برایم گشوده شود...
تکان دستی،سلامی...
خیال کن غریبه ای که او را هیچ کس نمی شناسد!
هنوز هم ایستگاه ها را دوست دارم...
نیمکت هایی که بوی تنهایی می دهند.
هنوز هم انتظار را دوست دارم.
هنوز هم زل می زنم به هر قطاری که می گذرد...
به دست هایی که توی هوا تکان می خورند
و
به بوسه هایی که میان دود...گم می شوند !
خوش به حال قطارها همیشه می رسند...
اما من ...هیچ وقت نرسیدم !
هیچ وقت...تمام زندگی ام فاصله بود...
این نامه باشد برای روزی که
یکی از این قطارها مرا هم با خودش برده باشد...
چمدانی پر از نامه جا می ماند برای تو،
از مسافری که عمری عاشقت بود ...
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش , دهرم, عکس عاشقونه, مشکی پوشان آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, مشکی پوشان آواره مرگ , مشکی پوشان , مشکی, سیاه, مشکی پوش , مشکی , مشکی , دنیای بی کسی,
زندگی هیچ نبود،
و به آسانی یک گریه گذشت.
کودکی را دیدم که دلش غمگین بود و بدنبال عروسک می گشت.
تا که در رویاها
همه دار و ندارش،
قلک بی اعتبارش و دل خسته و زارش
همه را بی منت، به عروسک بخشد
غافل از آینده.
***
زندگی فلسفه ای بیش نبود
که در آن بیزاری، رهنمای همه یاران شده بود
و محبت، افسوس.
من خودم را دیدم، آن زمانی که دلم سوخته بود
و تو را می دیدم، بی خبر از من و غمهای دلم
و تو آن عصیانگر،
که نماد همه خوبان شده بود!!
و سخن از غم یاران می گفت
واپسین لحظه دیدار عجیب
خود نصیحت گوی، من دیوانه شدی
و سخن از رفتن،
سخن از بی مهری!!
تو که خود می گفتی
خسته از هرچه نصیحت شده ای.
***
حیف از بازی ایام،
دریغ از تکرار
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش , دهرم, عکس عاشقونه, مشکی پوشان آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم , دنیای بی کسی,
دلت را بِتِکـــــــــــآن
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت ...
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت ...
باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!
حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند ...
کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟
حالا این دل جای "او"ست
دعوتش کن
این دل مال "او"ست...
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"...
خـانه تـکانی دلـت مبـارک
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش , دهرم, عکس عاشقونه, مشکی پوشان آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم , دنیای بی کسی ,
به خاطر دلم شده یک شب بیا به خوابم برای لحظه ای شده بیا بمون کنارم نکنه یه روز بری سفر بری یه روزی بی خبر دلم میگیره نازنین بیا منو با خود ببر هر چی بخوای همون میشم برات میمونم همیشه اگه بگی دوستم داری هر چی بخوای همون میشه بخاطر تو از خودم از همه دنیا میگذرم دنیا چیه بخاطرت از دل و جونم میگذرم هرچی که عشق با نگات نثار چشمات میکنم گلهای دنیا رو همه نثار دستات میکنم هر چی بخوای همون میشم برات میمونم همیشه اگه بگی دوستم داری هر چی بخوای همون میشه ستاره های آسمون کمه بریزم روسرت عطر یه دنیا گل سرخ میگیرم از عطر تنت خورشید و ماه میگیرم از آسمون اون چشات دنیا رو آتیش میزنم با حرم داغ نفسات هر چی بخوای همون میشم برات میمونم همیشه اگه بگی دوستم داری هر چی بخوای همون میشه
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپیدن
و تپیدن را بخاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت
سکوت را در شب
وشب را در بستر
و بستر را برای اندیشیدن بخاطر تو دوست دارم
من بهار را بخاطر شکوفه هایش
زندگی را بخاطر زیبایی اش
و زیبایی اش را بخاطر تو دوست دارم
من دنیا را بخاطر خدایش
خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم
برگرفته از: وبلاگ دوست خوبم ارام
†??'§ : :اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
سلام ای کسی که برای من ارزش دو دنیا رو داری
عشقم بد نبود میامدی و یک پیام میگذاشتی به جای گردش تو اینترنت و سرچ موارد بی خود بیا و برای من پیام بذار
خیلی دلم گرفته اصلا طاقت شنیدن صدای تو ندارم وقتی از من دوری وقتی می دونم امشب چه اتفاق فجیعی می خواد برای تو بی افتد
دعا کن بتونم حرفهام رو برای تو بزنم
امشب در حد مرگ تنهام و حتی دل خدا هم برای من نمی سوزه
امشب به حدی تنهام که فقط می خوام گریه کنم و این اشک هیچ وقت بند نیاد
خیلی سخته ته مونده امید و آزو و توانایی رو جمع کنی تا برای تنها کسی بذاری که خیلی دوستش داری اما زمانی این کارو می کنی اون اصلا توجه به تو نداره
خیلی سخته وقتی می شینی و می بینی تمام زندگیت تصمیم هایی که گرفتی همه باطل بوده
اصلا حالم خوب نیست فشارهای زندگی از یک طرف ، بیماری تو از یک طرف ، دوری از تو یک طرف و....نمی دونم چه باید بکنم
تلاش می کنم تو تشویق کنم به سلامتی خودت اهمیت بدی ! اما دریغ از توجه تو !!؟ اصلا متوجه می شی اگر تو مریض باشی مرگ من فرا می رسه ؟؟؟!
این رو بدون برام سخته برات بنویسم چون الان تو جایی هستی که من رو می کشه .
ای کاش تو ....
دوستت دارم
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, فراشبند, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, فراشبند, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, فراشبند, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, فراشبند, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, فراشبند, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, فراشبند, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شيراز, فارس, تصاوير عاشقانه, غمگين, وب سايت رسمي اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16,
بازهم بی کسی رو چاره کردیم . . .
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16,
وقتی هستی آنقدر محو تماشا و در کنار تو بودن هستم که از گذر سریع لحظات غافل می شوم
دوست دارم این لحظات کنار هم بودن را تا بی نهایت ادامه دهم...
وقتی هستی همه چیز "تو" می شود و من سراپا چشم
نمیدانی... نمیدانم.. هیچ کس نمی داند که چه قدر عاشقت هستم
چه قدر برای کنار تو بودن پرپر میزنم
چه قدر همیشه نگرانت هستم
همیشه چشم به راهت هستم
خدایا این عشق پاک را از ما مگیر
هر روز بر این عشق فزونی بخش و آن را شعله ور تر کن
†??'§ : آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, ایکس لاو, دهرم نیوز, اک موزیک , راک, جواد13, بهنوش16, جواد13و بهنوش16, ,
میخوام بگم دوستت دارم ولی روم نمیشه میخوام بگم دوست دارم بگم تو قلب من تویی
این دل بیقرار من یه لحظه آروم نمیشه
میخوام بگم دوست دارم میخوام که با تو بمونم
شعرای عاشقونمو فقط واسه تو بخونم
میخوام بگم دوست دارم هر جا باشی هرجا باشم
تو شادی و توی غما میخوام کنار تو باشم
اگه که درمون ندارم بدون که درد من تویی
میخوام بگم دوست دارم یه عالمه خیلی زیاد
شب که بهت فکر میکنم من دیگه خوابم نمیاد
میخوام بگم دوست دارم میخوام که اینو بدونی
اگه نمیتونم بگم اینو تو شعرام بخونی
†??'§ : آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
تو مثل راز پاییزی ومن رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
تو مثل شمعدانی ها پراز رازی و زیبایی
ومن در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم
تو دریای ترینی ، آبی وآرام وبی پایان
ومن موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
تو مثل آسمانی مهربان وآبی وشفاف
ومن درآرزوی قطره های پاک بارانم
نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
تو دنیای منی بی انتها وساکت وسر شار
ومن تنها دراین دنیای دوراز غصه مهمانم
تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور ونامعلوم
ومن درحسرت دیدار چشمت رو به پایانم
تو مثل مرهمی به بال بی جان کبوتر ها
ومن هم یک کبوتر تشنه باران درمانم
بمان امشب کنار لحظه های بی قراری من
ببین با تو چه روئیایی ست رنگ شوق چشمانم
شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم
هنوز ازعطر دستانت پراز شوق است دستانم
تو فکر خواب گل هایی که یک شب باد ویران کرد
ومن خواب ترا می بینم ولبخند پنهانم
تو مثل لحظه ی هستی که باران تازه می گیرد
ومن مرغی که ازعشقت فقط بی تاب وحیرانم
تو می آیی ومن گل می دهم درسایه چشمت
وبعد ازتو منم با غصه های قلب می سوزانم
تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
ومن تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
شبست ونغمه مهتاب ومرغان سفر کرده
وشاید یک مد کمرنگ ازشعری که می خوانم
تمام آرزوهایم زمانی سبز می گردد
که تو یک شب بگویی ، دوستم داری تو ، می دانم
غروب آخرشعرم پراز آرامش دریاست
ومن امشب قسم خوردم تو را هرگز نرنجانم
به جان هرچه عاشق توی این دنیای پرغوغاست
قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
بدون تو شبی تنها وبی فانوس خواهم مرد
†??'§ : آواره مرگ, دهرم, بهنوش, بازهم بی کسی رو چاره کردیم,
ممنونم که با من ماندی
اما من....
خواهش میکنم تنهایم نگذار
همیشه محتاج توام
بهترین من....
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
نقاش خوبی نبودم...
اما این روزها...به لطف تو...
انتظار را دیدنی می کشم!!!
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
منو بگیر از این روزای در به در،از این روزا از این شبای بی ثمر
منو ببر به خاطرات رفتمون،روزایی که تو جا گذاشتی پشت سر
تو کوچه ها نمیشه بی تو پرسه زد،خیابونا غریبو غم گرفته ان
کجا برم چرا نمیرسم به تو،کجایی پس چرا نمیرسی به من ؟
حالا که نیستم اشکاتو کی پاک کنه،کی عاشقونه مینویسه اسمتو ؟
بدونه من هزار سال دیگه هم،بدون کسی نمیشکنه طلسمتو ؟
چقدر حرف مونده و نمیشنوی،چقدر راه مونده و نمیکشم
ببین کجای غصه پس زدی منو،محاله بی پناه تر از این بشم
غریبگی نکن دلم غریبه نیست،همونه که برات ستاره چیده بود
بگو که یادته بگو که یادته همون که گفتی از خدا رسیده بود
تو شونتو نمیسپری به حق حقم،نه میگی عاشقی نه میگم عاشقم
نه تو دیگه برام اون عشق سابقی نه من دیگه برات گل شقایقم
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
بهت گفتم میخوام یادت نیوفتم،چشام هی تو نخ عکس تو میره
یه آهنگی گذاشتم که میدونم،اگه گوشش کنی گریت میگیره
صدام از گریه ی دیشب گرفته،دارم میمیرم از دیوونه حالی
با اشکام باز مهمونی گرفتم،همه چی هست فقط جای تو خالی
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
زندگی بدونه تو تلخ
زندگی بدونه تو ترس
زندگی بدونه تو درده
ولی با تو بهشت
من اگه تنهام
تنها با غم هام
غرق در ماتم هام
اینم از سر نوشت منه
چرا سر نوشت من این جور رغم خورد
چرا عشق قشنگمون بد جور بهم خورد
اینو بگم شعرم رنگی نداره مینویسم
تا که برگردی دوباره
قلبم . قلبم داغونه
چشمام . چشمام گریونه
چرا نموندی پیشم دارم دیونه میشم
دستام . دستام رو بگیر
برگرد . برگرد و بگیر
دیگه دارم میمیرم
دارم آتیش میگیرم
نذار تو حسرت عشقت بمونه این دله تنها
دارم میمیرم از دوریت
نذار بمونم تو غم ها
کسی جز تو نمی تونه
امید قلب من باشه
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
سلام مــاه مــن !
دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …!
گفتم بیایم سراغ ِ خودت ..
احوال مهتابیت چطور است ؟!
چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟!
چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟!
چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟!
چقدر نیامده انتظار خبــر دارم ؟!
چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده است !
راستی ، باز هم آســمان دلت ابری است یا ….؟!
می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟!
یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شود …. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد !
تو فقط ماه من بمون و باش !
ماه من !
مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان .. خلاصه کنم بهونه موندنم مراقب خودمون باش
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
بقیه داستان در ادامه مطلب
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
??ادامه مطلب??
ای خدا دلم گرفته
دلم از همه گرفته
حتی تو!!
حتی خودم!!
از خودم متنفرم
نمیدونم چرا
اما حوصلهی هیچکسی رو ندارم
فقط دلم میخواد با یکی صحبت کنم
با یکی که دردمو دوا کنه
ببینمش
حسش کنم
پیشش گریه کنم
من واقعا دلم از همه چی گرفته
خیلی هم گرفته
ای خدا!!!!
کمکم کن که کسی رو ناراحت نکنم
چون اگه بکنم دیگه راه برگشتی نیست!!!!
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم تو نگرانم نشو !! همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی ! یاد گرفته ام ….نفس بکشم بدون تو……و به یاد تو ! یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن… و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم ! تو نگرانم نشو !! همه چیز را یاد گرفته ام ! یاد گرفته ام که بی تو بخندم….. یاد گرفته ام بی تو گریه کنم…و بدون شانه هایت….! یاد گرفته ام …که دیگر عاشق نشوم به غیر تو ! یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم …. و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم ! اما هنوز یک چیز هست …که یاد نگر فته ام … که چگونه…..! برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم … و نمی خواهم که هیچ وقت یاد بگیرم …. تو نگرانم نشو !! فراموش کردنت” را هیچ وقت یاد نخواهم گرفت
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
من از تو دل نمیکنم
حرف آخر دلم تنها تویی صدای من
تنها دلیل بودنم فقط تویی هوای من
سکوت رو میسپارم به شب تا با تو از نو زنده شم
هواتو کرده این دلم تو نیستی بی تابت میشم
من از تو دل نمیکنم اینو خودت خوب میدونی
نزار بگم دوستت دارم اینو تو چشمام میخونی
من عاشق عشق توام عاشق اون ناز نگات
میخوام پر از ستاره شه سیاهی رنگ شبات
یکم به من خیره بشو شاید منو یادت بیاد
من همونم که هستیشو پای دوتا چشم تو داد
من همونم که تو شبات همدم آهت میشدم
سنگ صبور غصه ها چراغ راهت میشدم
کوه غمت رو دوش من خاطره هات جلو چشام
به پای تو شکستم و میگذرم از تو قصه هام
حرفی نمونده تو دلم بغضی نشسته تو گلوم
درد دلام باشه واسه وقتی نشستی روبروم
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
دنیای این روزهای من درگیر تنهایی شده
تنها مدارا میکنم دنیا عجب جایی شده
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
خیلی سخته چیزی رو که تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شی و ببینی که دیگه دوسش نداری
خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای آشتی
بی وفا شه اون کسی که جونتو واسش گذاشتی
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
می سوزونه گاهی قلب و زهر تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته اون کسی که اومد و کردت دیوونه
هوساش وقتی تموم شد بگه پیشت نمی مونه
خیلی سخته اگر عمر جادوی شعرت تموم شه
نکنه چیزی که ریختی پای عشق اون حروم شه
خیلی سخته اون که می گفت واسه چشات می میره
بره و دیگه سراغی از تو ونگات نگیره
خیلی سخته تا یه روزی حرفهای اون باورت شه
نکنه یه روز ندامت راه تلخ آخرت شه
خیلی سخته که عزیزی یه شب عازم سفر شه
تازه فردای همون روز دوست عاشقش خبر شه
خیلی سخته بی بهونه میوه های کال رو چیدن
که دل بخدا کم غصه ای نیست چن روزی تو رو ندیدن
خیلی سخته ی رو با نگات دزدیده باشی
وسط راه اما از عشق یه کمی ترسیده باشی
خیلی سخته که بدونه واسه چیزی نگرانی
از خودت می پرسی یعنی می شه اون بره زمانی؟
خیلی سخته توی پاییز با غریبی آشنا شی
اما وقتی که بهار شد یه جوری ازش جدا شی
خیلی سخته یه غریبه به دلت یه وقت بشینه
بعد به اون بگی که چشمات نمی خواد اون رو ببینه
خیلی سخته که ببینیش توی یک فصل طلایی
کاش مجازات بدی داشت توی قانون بی وفایی
خیلی سخته که ببینی کسی عاشقیش دروغه
چقدر از گریه اون شب چشم تو سرش شلوغه
خیلی سخته و قشنگه آشنایی زیر بارون
اگه چتر نداشته باشی توی دستا هردوتاشون
خیلی سخته تا همیشه پای وعده ها نشستن
چقدر قشنگه اما واسه ی کسی شکستن
خیلی سخته واسه ی اون بشکنه یه روز غرورت
اون نخواد ولی بمونه همیشه سنگ صبورت
خیلی سخته بودن تو واسه ی اون بشه عادت
دیگه بوسیدن دستات واسه اون نشه عبادت
خیلی سخته چشمای تو واسه ی اون کسی خیسه
که پیام داده یه عمر واسه تو نمی نویسه
خیلی سخته که دل تو نکنه قصد تلافی
تا که بین دو پرستو نباشه هیچ اختلافی
خیلی سخته اونکه دیروز تو واسش یه رویا بودی
از یادش رفته که واسش تو تموم دنیا بودی
خیلی سخته بری یک شب واسه چیدن ستاره
ولی تا رسیدی اونجا ببینی روز شد دوباره
†??'§ : اواره مرگ, بهنوش, دهرم, شیراز, فارس, فراشبند, تصاویر عاشقانه, غمگین, وب سایت رسمی اواره مرگ, Avarehmarg, javad13, behnoosh16, ,
امروز روز دادگاه بود ومنصور ميتونست از همسرش جدا بشه.منصور با خودش زمزمه كرد چه دنياي عجيبي دنیای ما. يك روز به خاطر ازدواج با ژاله سر از پا نمي شناختم وامروز به خاطر طلاقش خوشحالم.
ژاله و منصور 8 سال دوران كودكي رو با هم سپري كرده بودند.انها همسايه ديوار به ديوار يگديگر بودند ولي به خاطر ورشكسته شدن پدر ژاله، پدر ژاله خونشونو فروخت تا بدهي هاشو بده بعد هم آنها رفتند به شهر خودشون. بعد از رفتن انها منصور چند ماه افسرده شد. منصور بهترين همبازي خودشو از دست داده بود.
7سال از اون روز گذشت منصور وارد دانشگاه حقوق شد.
دو سه روز بود که برف سنگيني داشت مي باريد منصور كنار پنچره دانشگاه ايستا ده بود و به دانشجوياني كه زير برف تند تند به طرف در ورودی دانشگاه مي آمدند نگاه مي كرد. منصور در حالي كه داشت به بيرون نگاه مي كرد يك آن خشكش زد ژاله داشت وارد دانشگاه مي شد. منصور زود خودشو به در ورودي رساند و ژاله وارد شده نشده بهش سلام كرد ژاله با ديدن منصور با صدا گفت: خداي من منصور خودتي. بعد سكوتي ميانشان حكم فرما شد منصور سكوت رو شكست و گفت : ورودي جديدي ژاله هم سرشو به علامت تائيد تكان داد. منصور و ژاله بعد از7 سال دقايقي باهم حرف زدند و وقتي از هم جدا شدند درخت دوستي كه از قديم ميانشون بود بيدار شد . از اون روز به بعد ژاله ومنصور همه جا باهم بودند آنها همديگر و دوست داشتند و این دوستی در مدت کوتاه تبديل شد به يك عشق بزرگ، عشقي كه علاوه بر دشمنان دوستان رو هم به حسادت وا مي داشت .
منصور داشت دانشگاه رو تموم مي كرد وبه خاطر اين موضوع خيلي ناراحت بود چون بعد از دانشگاه نمي تونست مثل سابق ژاله رو ببينه به همين خاطر به محض تمام شدن دانشگاه به ژاله پيشنهاد ازدواج داد و ژاله بي چون چرا قبول كرد طي پنچ ماه سور سات عروسي آماده شد ومنصور ژاله زندگي جديدشونو اغاز كردند. يه زندگي رويايي زندگي كه همه حسرتشو و مي خوردند. پول، ماشين آخرين مدل، شغل خوب، خانه زيبا، رفتار خوب، تفاهم واز همه مهمتر عشقي بزرگ كه خانه اين زوج خوشبخت رو گرم مي كرد.
ولي زمانه طاقت ديدن خوشبختي اين دو عاشق را نداشت.
در يه روز گرم تابستان ژاله به شدت تب كرد منصور ژاله رو به بيمارستانهاي مختلفي برد ولي همه دكترها از درمانش عاجز بودند بيماري ژاله ناشناخته بود.
اون تب بعد از چند ماه از بين رفت ولي با خودش چشمها وزبان ژاله رو هم برد وژاله رو كور و لال کرد. منصور ژاله رو چند بار به خارج برد ولي پزشكان انجا هم نتوانستند كاري بكنند.
بعد از اون ماجرا منصور سعي مي كرد تمام وقت آزادشو واسه ژاله بگذاره ساعتها براي ژاله حرف مي زد براش كتاب مي خوند از آينده روشن از بچه دار شدن براش مي گفت.
ولي چند ماه بعد رفتار منصور تغير كرد منصور از اين زندگي سوت و كور خسته شده بود و گاهي فكر طلاق ژاله به ذهنش خطور مي كرد.منصور ابتدا با اين افكار مي جنگيد ولي بلاخره تسليم اين افكار شد و تصميم گرفت ژاله رو طلاق بده. در اين ميان مادر وخواهر منصور آتش بيار معركه بودند ومنصوررا براي طلاق تحریک می کردند. منصور ديگه زياد با ژاله نمی جوشید بعد از آمدن از سر كار يه راست مي رفت به اتاقش. حتي گاهي مي شد كه دو سه روز با ژاله حرف نمي زد.
يه شب كه منصور وژاله سر ميز شام بودن منصور بعد از مقدمه چيني ومن ومن كردن به ژاله گفت: ببین ژاله می خوام یه چیزی بهت بگم. ژاله دست از غذا خوردن برداشت و منتظر شد منصور حرفش رو بزنه منصور ته مونده جراتشو جمع کرد و گفت من ديگه نمي خوام به اين زندگي ادامه بدم يعتي بهتر بگم نمي تونم. مي خوام طلاقت بدم و مهريتم....... دراينجا ژاله انگشتشو به نشانه سكوت روي لبش گذاشت و با علامت سر پيشنهاد طلاق رو پذيرفت.
بعد ازچند روز ژاله و منصور جلوي دفتري بودند كه روزي در انجا با هم محرم شده بودند منصور و ژاله به دفتر طلاق وازدواج رفتند و بعد از مدتي پائين آمدند در حالي كه رسما از هم جدا شده بودند. منصور به درختي تكيه داد وسيگاري روشن كرد وقتي ديد ژاله داره مياد به طرفش رفت و ازش خواست تا اونو برسونه به خونه مادرش. ولي در عين ناباوري ژاله دهن باز كرده گفت: لازم نكرده خودم ميرم بعد عصاي نايينها رو دور انداخت ورفت. منصور گیج منگ به تماشاي رفتن ژاله ايستاد .
ژاله هم مي ديد هم حرف مي زد . منصور گيج بود نمي دونست ژاله چرا اين بازي رو سرش آورده . منصور با فرياد گفت من كه عاشقت بودم چرا باهام بازي كردي و با عصبانيت و بغض سوار ماشين شد و رفت سراغ دكتر معالج ژاله. وقتي به مطب رسيد تند رفت به طرف اتاق دكتر و يقه دكترو گرفت وگفت:مرد نا حسابی من چه هيزم تري به تو فروخته بودم. دكتر در حالي كه تلاش مي كرد يقشو از دست منصور رها كنه منصور رو به آرامش دعوت می كرد بعد از اينكه منصور کمی آروم شد دكتر ازش قضيه رو جويا شد. وقتي منصور تموم ماجرا رو تعريف كرد دكتر سر شو به علامت تاسف تكون داد وگفت:همسر شما واقعا كور و لال شده بود ولي از یک ماه پيش يواش يواش قدرت بينايي و گفتاريش به كار افتاد و سه روز قبل كاملا سلامتيشو بدست آورد.همونطور كه ما براي بيماريش توضيحي نداشتيم براي بهبوديشم توضيحي نداريم. سلامتي اون يه معجزه بود. منصور ميون حرف دكتر پريد گفت پس چرا به من چيزي نگفت. دكتر گفت: اون مي خواست روز تولدتون موضوع رو به شما بگه...
منصور صورتشو ميان دستاش پنهون كرد و به بی صدا اشک ریخت. فردا روز تولدش بود...
†??'§ : عشق تاریخ مصرف دارد, تاریخ مصرف عشق, ت م ع, اواره مرگ, بهنوش, دهرم, راک موزیک,
C†?êmê§ |